عبدی: بودجه فرهنگ آب دریاست، میخورند و تشنهترند
تاریخ انتشار: ۱۱ بهمن ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۶۴۳۱۹۸
عباس عبدی در روزنامه اعتماد نوشت: فرهنگ و کار فرهنگی هم تبدیل شده است به دکانی دو نبش برای پول در آوردن عدهای بدون اینکه هیچ اثر مثبتی داشته باشند. اصولا کار فرهنگی موثر و مفید نیازی به پول و بودجه ندارد، برعکس درآمدزا هم هست. هنگامی که درکی از امر فرهنگی نباشد، گمان میکنند که باید پول بگیرند تا مثلا کار فرهنگی کنند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
الان هزاران میلیارد هزینه صرف نظام رسانهای خود اعم از صدا و سیما، مطبوعات، سایتها و خبرگزاریها و موسسات ریز و درشتی مثلا فرهنگی میکنند، دریغ از یک گام پیشرفت و اثرگذاری مورد نظر. چرا؟ برای اینکه الزامات امر فرهنگی را نمیدانند. فرهنگ را به تبلیغات یا تلقین به مردگان هنگام خاک کردن آنها، تقلیل میدهند. گمان میکنند اگر چیزی را به هر نحوی حتی بیکیفیت تکرار کنند، مخاطب آن را میپذیرد، در حالی که نمیدانند این عملکرد تبلیغی اثر منفی دارد. به همین علت است که مجموعه فعالیتهای فرهنگی و تبلیغی آنان در برابر کوچکترین فعالیتهای رقیب رنگ باخته و از میان میرود.
ارقام سنگینی را صرف تولید یک سرود میکنند؛ با ترانه یک جوان به حاشیه میرود. هفته گذشته رییس سازمان برنامه در جلسه طولانی با مسوولان نهادهای فرهنگی ملاقات میکند و تعدادی از روسای روحانی این نهادها نیز حاضر بودند. ساعتها در باره امور فرهنگی و بودجه سخن گفته و تاکید میکند که اولویت را باید به کار فرهنگی داد.
وی در بخشی از سخنان خود گفت: «سازمان برنامه به اعتبار اینکه متولی تدوین و اجرای برنامهها و تخصیص بودجه است، باید به مسائل فرهنگی کشور ورود کند... در موضوعاتی مثل زن و خانواده، حجاب، سبک زندگی، رسانه و مواردی از این دست، امروز در جامعه به اجماع، همفکری و انسجام بیشتری نیاز داریم... برخی فعالان فرهنگی گلایه دارند که موضوع فرهنگ در برنامهریزی و بودجهریزی مورد غفلت قرار گرفته و نگاهها در تخصیص منابع، بیشتر به مسائل اقتصادی و زیربنایی معطوف شده که انتقاد بجا و درستی است؛ یعنی باید اهتمام نظام برنامهریزی به بخش فرهنگ و مولفههای فرهنگی کاملا متفاوت شود و یک تغییر رویکرد جامعنگر اتفاق بیفتد.»
روشن است که مدیران فرهنگی میخواهند بگویند مشکل، فقدان کار فرهنگی است و آن هم بودجه میخواهد. پس لطفا سر کیسه را شل کنید و اگر نه مسوولیت شکست فرهنگ به عهده نهاد تخصیص بودجه است؟!
قاطعانه میتوان گفت همه بودجههایی که در حوزههای فرهنگی مورد نظر آقای رییس سازمان برنامه صرف میشود، نه تنها اثرگذاری ندارد، بله اثرات منفی هم دارد. مطالعات انجام شده در این حوزهها جملگی نشاندهنده گرایش روزافزون جامعه به سوی قطب مقابل ارزشهای رسمی است. چه در موضوع زنان، چه حجاب، چه سبک زندگی و چه نظام رسانهای و تولیدات آن. اتفاقا بودجه همه آنها از جمله صدا و سیما در سالهای اخیر با شدت افزایش یافته است. بودجه مثل شیرینی است؛ به محض آنکه در جایی دیده شود، حشرات مزاحم به آن حمله میبرند. حشراتی که هیچ درکی از تواناییهای فرهنگی ندارند. کافی است به فعالیتهای فرهنگی برای فرزندآوری در سالهای اخیر و نتایج آن نگاه کنید. اتفاقا تخصیص منابع مالی در این حوزه، موجب میشود که دولت از حوزههای مهمتر غفلت کند و این به بدبینی بیشتر مردم و دوری آنان از حکومت میانجامد.
مشکل این ساختار درکی است که از مفهوم فرهنگ دارد. فرهنگ را به تبلیغ، آن هم سطحیترین تبلیغ تقلیل میدهد. فرهنگ و فهم آن سهل و ممتنع است. شما نمیتوانید یک حوض آب را در یک استکان جای دهید. بخش مهمی از ارزشها و گزارههای فرهنگی رسمی مثل جا دادن یک استخر آب داخل یک استکان است. به همین اندازه شدنی است. مساله ما فقط اعتبار و درستی ارزشهای رسمی درباره زن، حجاب، سبک زندگی نیست. مساله اصلی ممتنع بودن پذیرش و تحقق این ارزشها با ساختار موجود است.
هر گونه بودجهای که برای این کارها اختصاص دهید فقط به جیب عده معدودی میرود، بدون اینکه بازدهی مثبتی داشته باشد. اینها بودجههایی است که از امور آموزش، بهداشت، تامین اجتماعی، فقرزدایی، امنیت و... زده میشود. به میزانی که این بخشها ضعیف میشوند، به زیان نظام سیاسی است. بخش فرهنگی شما هیچ کارکرد مثبتی ندارد، جز اینکه چاه ویل است، هر چه داخل آن بریزید، تلف میشود. بودجه فرهنگ برای این فعالان بودجهخور مثل آب دریاست، هر چه بخورند تشنهتر میشوند.
منبع: فرارو
کلیدواژه: قیمت طلا و ارز قیمت خودرو قیمت موبایل کار فرهنگی ارزش ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۶۴۳۱۹۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
بودجه دولتی برای حوزههای علمیه | جمع مبلغ نهادهای فرهنگی و مذهبی ۶۷ هزار میلیارد تومان!
روزنامه جمهوری اسلامی به انتقاد از تخصیص بودجه دولتی برای حوزه های علمیه و حرم امام خمینی پرداخت.
این روزنامه نوشت: به مناسبت بررسی بخش هزینههای لایحه بودجه کل کشور سال ۱۴۰۳ فهرستی از بودجههای پیشنهادی دولت برای نهادهای فرهنگی و مذهبی در فضای مجازی و رسانهها منتشر شد که با اعتراضهائی همراه است.
اعتراضها عموماً بر این محورها متمرکز هستند که در شرایط دشوار اقتصادی کشور چرا به این نهادها بودجه تعلق میگیرد و یا چرا چنین مبالغ زیادی برای آنها پیشنهاد شده است؟ محور دیگر اعتراض نیز اینست که این نهادها تأثیر ملموسی بر زندگی مردم ندارند و به همین دلیل تخصیص چنین بودجههائی به آنها منطقی نیست.
طبق آنچه در فهرست منتشرشده آمده، جمع مبلغ پیشنهادی برای نهادهای فرهنگی و مذهبی ۶۷۰ هزار میلیارد ریال است که البته رقم قابل توجهی است.
بدون اینکه درباره محورهای اعتراضات یادشده قضاوتی داشته باشیم، بر این نکته تأکید میکنیم که بعضی از نهادهائی که نامشان در فهرست آمده اصولاً وجودشان ضرورتی ندارد، بعضی دیگر از آنها خاصیتی ندارند، تعدادی نیز به میزان بودجهای که برای آنها پیشنهاد شده اثربخشی ندارند و در مورد حرم امام خمینی نیز همانطور که در سالهای گذشته بارها تذکر دادیم اصولاً اینهمه توسعه و خرجتراشی خلاف مشی خود امام است. باقی میماند بودجهای که برای حوزههای علمیه پیشنهاد شده که اشکال اساسی آن مربوط به استقلال روحانیت است.
در سالهای گذشته هنگامی که به تخصیص بودجه دولتی برای حوزههای علمیه و نهادهای مرتبط با آنها انتقاد میکردیم، بعضی از طلاب و علما در قالب گلایه به ما میگفتند مگر از وضع شدیداً فلاکتبار طلاب و روحانیین از نظر معیشت خبر ندارید که به بودجه مربوط به حوزههای علمیه اعتراض میکنید؟
جواب این بود و اکنون نیز اینست که میدانیم بسیاری از طلاب و فضلای حوزههای علمیه و حتی علمای شهرستانها با فقر و ناداری دست و پنجه نرم میکنند و تعداد زیادی از آنها بخش قابل توجهی از وقت خود را به کارهای خدماتی از قبیل پیک موتوری، مسافرکشی و تمیز کردن خانهها و شرکتها مشغولند تا بتوانند از عهده حداقل هزینه زندگی برآیند. با اینحال به دلایل متعدد معتقدیم روحانیت نباید از بودجه دولتی ارتزاق کند.
ممکن است افرادی به دلایل خاصی که دارند، اعتقادی به آنچه ما به عنوان دلایل متقن برای ضرورت اجتناب روحانیت از پذیرش بودجه دولتی مطرح میکنیم نداشته باشند. این، حق طبیعی آنهاست که اینگونه فکر کنند و از تخصیص بودجه دولتی به حوزههای علمیه دفاع نمایند. میبینیم که در عمل نیز تفکر آنها بر کشور حاکم است و متولیان امور به آنچه دیگران با نیت خیرخواهی و مصلحتاندیشی برای روحانیت میگویند اعتنائی نمیکنند و ترتیب اثر نمیدهند.
مهمترین دلیل برای این تفکر که حوزههای علمیه و دستگاههای مرتبط نباید از بودجه دولتی ارتزاق کنند اینست که وابسته شدنشان به بودجه دولتی آنها را به دولت و حکومت وابسته میکند و استقلال را که سرمایه اصلی روحانیت است از آن سلب مینماید.
هیچکس نمیتواند ادعا کند که روحانیت میتواند به بودجه دولتی وابسته باشد و در عین حال استقلال خود را هم حفظ کند. علت اینکه امام خمینی هرگز اجازه استفاده حوزههای علمیه از هیچ بودجهای غیر از آنچه مردم با طیب خاطر به آنها میدهند را ندادند، همین بود که آن را با استقلال روحانیت در تضاد میدانستند.
تجربه چند دهه اخیر نیز بر صحت نظر امام خمینی مهر تأیید گذاشته است. مراجع صاحبنام و ذینفوذی مانند مرحوم آیتالله فاضل لنکرانی و آیتالله صافی گلپایگانی نیز بر همین عقیده بودند و همین مسیر را ادامه دادند.
نکته دیگری که باید مورد توجه روحانیت قرار گیرد اینست که تنگناهای معیشتی در حال حاضر به آنها اختصاص ندارد. این، گرفتاری بزرگی است که دهها میلیون نفر از مردم کشورمان با آن دست و پنجه نرم میکنند. افتخار روحانیت در طول تاریخ این بود که مانند ضعیفترین اقشار جامعه زندگی میکرد و به همین دلیل، خودش محبوب و کلامش نافذ بود.
حالا هم باید مانند مردم عادی زندگی کند تا مردم پذیرایش باشند. مردم وقتی استقلال روحانیت را ببینند و احساس کنند که حامی آنها و زبان گویای آنهاست، حاضرند هرچه دارند را با روحانیت تقسیم کنند تا این نهاد باقی بماند و بتواند در مقاطع حساس در برابر ظلم و ناروا بایستد.
خوبست این را هم به عنوان نکته پایانی بگوئیم که بودجههای دریافتی حوزهها بیش از آنکه صرف طلاب نیازمند شود به پشتمیزنشینانی میرسد که حوزههای علمیه بدون آن میزها هم میتوانند ادامه حیات بدهند و چه بسا حیات بهتر. با توجه به این واقعیتها آیا بهتر نیست روحانیت خودش پیشقدم شود و از گرفتن بودجه دولتی خودداری کند؟